فریاد سکوت ...

          "به نام حق"

 

 

 

ای کاش از تار نفس پرندگان عاشق در کالبد ما دمیده می شد تا به رهایی

 

 و عروج برسیم.ای کاش می توانستیم تمام ذرات خاک را لمس کنیم و به

 

 تمام موجودات بفهمانیم که زندگی با یاد او چه زیباست و لحظات شب را

 

تا صبح برای او زنده کردن چه پر معناست . گاهی وقت ها سکوت

 

 رساتر از فریاد است و آن سکوت ، خداست که در نزدیکی ماست و ما

 

آن را احساس می کنیم .شاید سکوت ، نهایت صداست نهایت عشق و

 

 نهایت بودن و به همین دلیل این چنین خاموش است چون می دانیم که

 

عشق با هر چیزی در آمیزد ذات او را عوض می کند . عشق الهی تا ابد

 

در ریشه و ذات ما همانند فریاد است و تا ابد در وجود ما می جوشد و

 

بعد از فنا شدن جسممان به زندگی در روحمان ادامه می دهد . 

 

 

خداوند در قرآن کریم می فرماید:



 

یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجارة تنجیکم من عذاب الیم. تومنون

 

بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر

 

 لکم ان کنتم تعلمون. بغفر لکم ذنوبکم و یدخلکم جنات تجری من تحتها

 

الانهار و مساکن طیبة فی جنات عدن ذلک الفوز العظیم. و اخری

 

تحبونها نصر من الله و فتح قریب و بشر المومنین

 

(سوره صف، آیات 10-13)



 

"ای کسانی که ایمان آورده اید آیا شما را بر تجارتی راه نمایم که شما را

 

از عذابی دردناک می رهاند؟ به خدا و رسولش ایمان آورید و در راه خدا

 

با مال و جانتان جهاد کنید. این برای شما بهتر است اگر می دانستید. تا

 

گناهان را بر شما ببخشاید و شما را به باغ هایی که از پای درختانش

 

 نهرها جاری است و به سراهای دل پسند در بهشت های جاویدان درآورد

 

 که این همان کامیابی بزرگ است. و نعمت دیگری که دوستش دارید،

 

نصرتی از جانب خدا و فتحی نزدیک است و مومنان را بشارت بده.''

مناجات . . .

             "به نام خداوند بزرگ"

 

 

الهی ... دلی ده که شوق طاعت افزون کند و توفیق طاعتی ده که به

 

 بهشت رهنمون کند.

 

الهی ... نفسی ده که حلقه ی بندگی تو گوش کند و جانی ده که زهر

 

حکمت تو نوش کند.

 

الهی ... دانایی ده که در راه نیفتم و بینایی ده که در چاه نیفتم .

 

الهی ... در سر آب دارم ، در دل آتش ، در باطن ناز دارم ، در دریایی

 

نشستم که آن را کران نیست ، به جان من دردیست که آن را درمان نیست

 

، دیده ی من بر چیزی آید که وصف آن به زبان نیست .

 

الهی ... ای کریمی که بخشنده ی عطایی و ای حکیمی که پوشنده ی

 

خطایی و ای احدی که در ذات و صفات بی همتایی و ای خالقی که

 

 راهنمایی و ای قادری که خدایی را سزایی ، به ذات لایزال خود و به

 

صفات با کمال خود و به عزت و جلال خود و به عظمت جمال خود ،

 

که جان مارا صفای خود ده ، دل مارا هوای خود ده ، چشم ما را ضیای

 

 خود ده و مارا آن ده که آن به .